blog

سوم راهنمایی بودم. پدرم یک اینترنت ADSL به عنوان جایزه شاگرد اولی‌ام گرفت. اون موقع بیشترین استفاده من از اینترنت، پیدا کردن نمونه‌سوال های امتحانی مدارس تهران و یا سرچ کردن مطالب علمی مربوط به درس‌هایم بود. یک روز یکی از دوستام گفت تو که راحت به اینترنتی دسترسی داری، چرا وبلاگ نمیزنی؟ تصور من از یک بلاگر یک فرد نابغه با دانش برنامه‌نویسی عجیب غریب بود. بعد که فهمیدم به سادگی و با سرویس هایی مثل بلاگفا و یا پرشین‌بلاگ، من هم می‌تونم در دنیایی به بزرگی اینترنت، آدرسی اختصاصی داشته باشم، شتابان به سمت وبلاگ زدن رفتم.

اون موقع نمی‌دونستم همین وبلاگ‌های ساده، باعث جهت دادن کل زندگیم خواهد شد. یکی دوسال وبلاگ می‌نوشتم. به مرور کنجکاو بودم که کد های نامفهوم HTML قالب های وبلاگ ها چه معنی دارن. همون سال‌ها از سایت w3schools شروع به یادگیری HTML و CSS کردم. به مرور کنجکاو تر شدم و با وردپرس، یک سایت بالا آوردم. بزرگترین موفقیتی که تا اون موقع به دست آورده بودم. این رویه همینطوری ادامه یافت تا الان که سال آخر کارشناسی مهندسی کامپیوتر هستم.

پس از سال‌ها دوری، دوباره احساس نیاز به وبلاگ‌نویس کردم. اما این بار متفاوت. این بار از سر کنجکاوی و کشف دنیای پپیچیده اینترنت نیست. این بار احساس نیاز به نوشتن، من رو به این فضا آورد. نوشتنی که خاص وبلاگ‌نویسی است. نوشتنی که در توییتر، اینستاگرام، فیسبوک و ... معنای متفاوتی دارد. اینجا آدم خودش است. نیاز دارم دوباره خودم باشم.